امشب
نشستم پشت میز و دارم چیزی می نویسم
صدرا همیشه میاد رو میز میشینه پیشم
خودکار برداشته و می خواد تو دفتر من بنویسه
منم حواسم به کارمه می گم نه نمیشه بنویسی
میگه مامان خیلی خوبه آدم وسایل هاش را به دیگران بده!
یکماه پیش
داره نقاشی می کشه به پدرش می گه بیا نقاشی بکشیم
پدرش که تازه از سرکار اومده میگه نوچ
یکم بعد صدرا میگه بابا برو نقاشی کن به من بگو بیام پیشت نقاشی بکشم من بگم نوچ!!!
خوب راست میگه بچه
خساست نکن مامانی
سلام تو وبلاگ منصوره دیدم که دنبال یه مهد شبیه روش خانه کودک آفرینش می گشتین که طرف غرب باشه. منم خیلیییی گشتم و خیلی ذوق کردم تا پیداش کردم. اینجا در موردش نوشتم. گرونه اما بد نیشت باهاش آشنا بشی
http://www.ninisite.com/discussion/thread.asp?threadid=870947&postID=34120588