با نام یاد یگانه خدای مهربون شروع به نوشتن می کنم..
نوشتن از موجود نازنینی که 52 روز پیش من را به بالاترین لذت زندگی ام رسوند..
نوشتن از و درباره گل پسر نازم..
آره! محمد صدرای من 52 روز پیش یعنی 23 تیر 90 ساعت 1 بامداد چشمای قشنگش رو روی این دنیا باز کرد.. 52 روز پیش گوش نواز ترین آهنگ را تقدیم من کرد و با شنیدن صدای گریه اش من رو به شوق آورد.. و صورت پاک و نازنینش من را مدهوش کرد..
صدرای من! خیلی زود تر از اینها برات می نوشتم.. از زمانی که حضورت را در وجودم احساس کردم و حالا فرصتی پیدا کردم که خاطرات و عکس های تو را ثبت کنم..
خیلی خیلی خیلی دوست دارم کوچولوی نازنینم..
اولین عکس صدرای نازم
ساعات اول زندگی...
اولین عکس با لبخند (در 3 روزگی)
بقیه عکسها در ادامه مطلب..
قربونش بره دایی
این کدوم داییه اون کدوم؟
قربونت برم
دایی خوشگله
خاله هم قربونش بره
عکس یکی مونده به آخری صدرا